غريبه!قلب من لرزيد
گويي روزها،سال ها،همه و همه به عقب برگشتند
درخشش چشمانت جاني دوباره به من داد
به ياد آوردم آنچه را كه حتي به خاك سپرده بودم
خاطرات،خوبي ها،حتي بديها را
ولي با گذشتنت در هم فرو ريخت افكارم
روح مرا آزردي نازنين ، از تو گله اي نيست
كه من آزرد نت را دوست مي دارم اي غريبه
حالا كه رفتي به سلامت
آرزو مندم كه گامت را نگذاري به رد پاهايم
نكند افسرده شوي و تو هم آواره شوي
و به ياد آوري روزهاي از دست رفته را

....در نگاه غريبه اي



تقديم به آزاده عزيزم كه ديگه در جمع مدرسه ي ما نيست!

Labels: